سیزدهمین سالروز شهادت رهبر جهاد و مقاومت، رئیس جمهور پيشين و شهید صلح، پروفیسور برهان الدین ربانی را گرامی می داریم.
سیزده سال پیش، استاد برهانالدین ربانی آن دانشمند دارای منظومهی فکری، پیشوای متشرع، سیاست مدار صاحب اصول، اندیشه ورز اعتدال گرا و انسان مومن به رواداری که توانایی بی بدیل اجماع سازی از خصیصه های ذاتی ایشان بود، در اثر توطئه دشمنان افغانستان به شهادت رسید و اینگونه کشور ما یکی از دلسوزترین سیاستمداران، دانشمند متعهد و درمند، و انسان آگاه به عمیقترین ظرافت های انسانی را از دست داد.
استاد مبارزات سیاسی اش را از محیط دانشگاه آغاز کرد، هدف از مبارزات آن، چنانکه خود استاد تاکید می ورزد، تربیه سالم شهروندان، اصلاح جامعه و اصلاح حاکمیت بود.
برای نیل به این هدف، استاد در دههی چهل خورشیدی با جمعی از اساتید دانشگاه، نخبگان فکری و فعالین دانشجویی پایههای فکری جریان نهضت اسلامی، و سپس در بهار سال ۱۳۵۲ هجری خورشیدی حزب سیاسی جمعیت اسلامی را طبق رهنمود های پروفیسور غلام محمد نیازی مرشد روحی این جریان، بنا نهاد و در مجلس تأسیس این سازمان ایشان به عنوان رهبر، پروفیسور استاد عبدرب الرسول سیاف به عنوان معاون و انجنیر حبیب الرحمان به عنوان منشی، از سوی هیات مؤسسان انتخاب گردیدند.
رهبری مرحله جهاد، صفحهی دیگری در مبارزات استاد است که با حاکم شدن وضعیت سرکوب و استبداد خشن با کودتای ۱۹۷۳میلادی، رقم میخورد و استاد به دلیل قلع وقم فعالیت حزبی و زندانی کردن فعالین سیاسی بویژه اعضای جمعیت اسلامی، ناگزیر به ترک وطن و هجرت می گردد. اما ایشان در این مرحله نیز با وجود خشونت ستیزه جویانه زمامداران کودتای ۱۹۷۳میلادی، جنگ در برابر حکومت وقت به ریاست داوؤد خان را رد میکند و با وجود روش خصمانه حومت وقت در برابر جریان تحت رهبری ایشان، با آنهم تلاش میکند از طریق نامه نگاری به داوؤد خان او را نسبت به عواقب پالیسیهای شرکای سیاسی کودتاچی اش هشدار دهد و از سقوط کشور در ورطه نا امنی و رقابت خونین قدرتهای بینالمللی در افغانستان نجات بخشد.
با کودتای ۷ ثور سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی و سپس اشغال کشور توسط نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در ۶ جدی سال ۱۳۵۸ هجری خورشیدی، مبارزات استاد وارد مرحلهی جدید میگردد و عملا استاد در این مرحله رهبری جهاد مردم افغانستان را در کنار سایر رهبران مجاهدین به عهده میگیرد و نقش تعیین کنندهیی در پیروزی جهاد و آزادی کشور ایفا مینماید.
در مرحله دولت اسلامی، استاد تلاش می کند دولتی با پایه های وسیع و مشارکت تمام لایههای جامعه افغانستان تأسیس نماید تا زمینهی برگزاری انتخابات و استقرار دولت برخاسته از اراده مردم را از طریق برگزاری انتخابات شفاف، عادلانه و سرتاسری فراهم کند، اما عوامل داخلی و مداخلات عریان خارجی به دولت اسلامی این فرصت را نمیدهد.
استاد در بعد سیاسی از ابتدای مبارزات به ایجاد جمهوری پارلمانی در کشور باور داشت و پارلمان را مظهر شورا و محور اصلی تصمیم قوای مقننه و اجرایی تلقی می کرد.
رهبر جهاد و مقاومت در مرحله مقاومت، از جایگاه رئیس دولت در کنار سایر جریانهای سیاسی متحد دولت اسلامی از کیان افغانستان و تمامیت ارضی کشور در برابر تروریزم بین المللی دفاع کرد و با حفظ مشروعیت دولت اسلامی زمینه را برای نخستین انتقال مسالمت آمیز قدرت در تاریخ کشور مساعد ساخت.
استاد در این مرحله مشروعیت دولت افغانستان را تا فراهم شدن زمینه انتقال مسالمت آمیز قدرت و تشکیل دولت موقت و سپس دولت های انتقالی و انتخابی تمثیل کرد و نگذاشت افغانستان در نتیجه مداخلات عریان خارجی فروپاشد و تروریزم و مداخلهی خارجی بر اراده ملی مردم افغانستان چیره گردد.
پروفیسور استاد برهانالدین ربانی افغانستان را خانهی مشترک همه شهروندان آن میدانست و باور داشت که مردم افغانستان ظرفیت این را دارند که نظام سیاسی مستقری را ایجاد و آن نظام بتواند در سایه حاکمیت قانون، محور حقوق شهروندی و تمثیل ارادهی جمعی از طریق انتخابات، رفاه و آسایش و توسعه برای مردم رقم زند. ایشان پیوسته بر اتحاد تمام نحلههای فکری و مجموعههای انسانی در کشور تاکید میورزید. و باور داشت که بحران افغانستان از طریق مذاکراتی که محور اصلی آن منافع ملی و احترام به ارادهی جمعی شهروندان باشد و حق تعیین سرنوشت سیاسی مردم را تضمین کند، قابل حل است. و خروجی اراده جمعی آینده مطمئنی را میتواند برای نسل های فردای کشور رقم زد. او پیوسته بر صیانت از جایگاه زنان و سرمایه گذاری در جهت تمکین علمی، سیاسی، اجتماعی و حقوقی آنها تاکید می ورزید و باور داشت که برای جبران عقب ماندگی در کشور، باید جایگاه زنان تقویت گردد و زنان شایسته بتوانند نقشهای مرکزی و موثر در کشور ایفا نمایند.
استاد با انتقال قدرت، به فعالیت حزبی، مدنی و پارلمانی متمرکز شد و برای هرچه فربه ترشدن تجربه کار حزبی در همسویی با دیگر جریانهای سیاسی و شخصیتهای ملی اقدام به تشکیل ائتلاف های سیاسی نمود.
استاد شهید از ناحیه نا امنی و ادامه جنگ در کشور پیوسته رنج میبرد، برای همین در واپسین سالهای مبارزات سیاسی اش، از جایگاه رهبر ملی، مسئولیت شورای عالی صلح را به عنوان وجیبهی ملی برای پایان دادن به خون ریزی در کشور به عهده گرفت، ایشان در این مسیر گام های موثری برداشت. اما بدخواهان با هراس از تامین صلح عادلانه و پایدار در کشور نتوانستند تحمل کنند و سر انجام در بیست نه سنبله سال ۱۳۹۰ هجری خورشیدی استاد را در لباس سفیر صلح، به شهادت رساندند.
شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان ضمن گرامیداشت از شخصیت و مبارزات استاد شهید، از مقام سایر شهدا به ویژه قهرمان ملی کشور، شهید احمد شاه مسعود، شهید وحدت ملی استاد عبد العلی مزاری، شهید استاد ذبیحالله، شهید حاجی عبد القدیر، شهید مطلب بیک، شهید استاد سید مصطفی کاظمی، شهید احمد خان سمنگانی، شهید جنرال عبد الرازق اچکزی، شهید جنرال محمد داوؤد داوؤد، شهید انجنیر محمد عمر، شهید خان محمد مجاهد، شهید مولانا عبدالرحمن سید خیلی، شهید ابوذر غزنوی، شهیدعاشور پهلوان، شهید عبدالمحمد، شهدای نیرو های دفاعی و امنیتی دولت جمهوری اسلامی افغانستان و شهدای سه سال اخیر، قدردانی نموده، روان همه شهدا را شاد و نام های شان را جاودان میخواهد.