بنام خداوند جان و خرد
امروزمصادف است با یازدهمین سالروز شهادت رهبر جهاد و مقاومت، رییس جمهور پیشین دولت اسلامی، بنیانگذار و رهبر جمعیت اسلامی و شهید صلح، پروفیسور استاد برهانالدین ربانی.
یازده سال پیش در پی توطیهی شماری از حلقات مزوّر، شرور و مزدور، استاد ربانی، آن پیر خردمند و اندیشمند سترگ عرصهی سیاست و کیاست، به شهادت رسید و رویداد تلخ و غم انگیزی در صفحهی تاریخ ثبت گردید.
پروفیسور برهانالدین ربانی در اواخر دههی چهار قرن خورشیدی پیشین در دوران شاهی که تازه جوان شده بود با شماری از استادان و اندیشه ورزان کشور پایه های فکری نهضت اسلامی کشور و سپس در سال ۱۳۴۸ خورشیدی با شماری از استادان و دانشجویان سازمان جوانان مسلمان را پی ریخت و در حمل سال ۱۳۵۲ خورشیدی با جمعی از استادان و محصلان دانشگاه، جمعیت اسلامی افغانستان را به رهنمود استاد غلام محمد نیازی به عنوان یک حزب سیاسی بنیاد نهاد. استاد در مجلس تأسیس جمعیت به عنوان رهبر آن از سوی هیئت مؤسسان انتخاب شد.
نقش پروفیسور استاد برهانالدین ربانی در کنار سایر رهبران و شخصیتهای جریانهای سیاسی در شکل دهی، معرفی، گسترش، تداوم و پیروزی جهاد مقدس مردم افغانستان و همچنین شکل دهی دولت عبوری مجاهدین و تداوم دولت اسلامی بسیار ارزشمند بود.
پروفیسور برهانالدین ربانی به عنوان رییس دولت اسلامی افغانستان، برای بار نخست سنت نیکوی انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی را پی ریخت و با تحویل دهی قدرت به حامد کرزی، بنای ادارهی مؤقت و نظام جدید را در کشور گذاشت.
پروفیسور برهانالدین ربانی با سعهی صدر در برابر نا ملایماتها و شرایط ناگوار کشور، برخورد حکیمانه، تدبیر سیاسی خِرد محور، نگاه عمیق میهن دوستانه و تمرکز روی وحدت و همبستگی مردم افغانستان داشت. او به افغانستان به عنوان خانهی مشترک و سرزمین واحد می اندیشید که سنگبنای آینده آن باید مبتنی بر عدالت و با مشارکت همهی شهروندان نهاده شود.
استاد برهانالدین ربانی، صلح باعزت و مثبت را به عنوان یک پروسهی ملی میدید و باور داشت که عبور از بحران تنها در موجودیت مذاکرات و گفتگوهای صادقانه بر محور اهداف ملی و مرکزیت مردم و احترام به ارادهی جمعی شهروندان در تعیین سرنوشتشان، میسر خواهد شد. با همین رویکرد، مسوولیت رهبری شورای عالی صلح را به عنوان یک وجیبهی ملی و اخلاقی برعهده گرفت و در این مسیر گامهای تأثیرگذار و برجستهای برداشت، اما بدخواهان با هراس از تامین صلح پایدار در افغانستان، نقشهی شهادت او را پیریزی کردند.
در حالیکه پس از یازده سال از شهادت آن پیشوای خردمند، افغانستان در مرحلهی دشواری قرار گرفته است، کمبود ایشان به عنوان سیاست مدار حکیم، رهبر با تدبیر و اندیشمند خرد ورز، به شدت احساس میشود. اما مطمئنیم که میراث فکری و مبارزاتی الهامبخشِ او بر عزم و ارادهی ما و مردم افغانستان در مبارزه علیه وضعیت تاریکِ فعلی قوت بیشتر میبخشد.
یازده سال پس از شهادت استاد شهید، بر سرزمین ما گروه طالبان حاکم شده اند و سوای هر خطا و خبطی، به جرایم بزرگ بشری و اعمال غیر انسانی متوسل شده اند. شکنجه، آزار و اذیت و سپس قتلهای هدفمند و نسل کشی، کوچ اجباری و غصب دارایی و زندگی مردم در بسیاری نقاط کشور بصورت ویژه ولسوالی خواجه بهاوالدین ولایت تخار، تیرباران اسرای جنگی، تجاوز به زنان، ممنوعیت دختران از آموزش، ممنوعیت زنان از کار، فربه کردن تنشهای قومی و زبانی، در پهلوی بر اندازی نظام، فلج کردن نهادهای خدماتی و تعطیل حکومت داری، از عملکردهای این گروه سلطه گرا است که آسیبهای جدی را به افغانستان و مردم ما وارد کرده است. همچنان این گروه با جا دادن به گروههای تروریستی منطقوی و جهانی در افغانستان، سرزمین ما را به «خانهی امن» تروریستان مبدل کرده اند.
شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان درحالیکه بمناسبت سالروز شهادت استاد برهانالدین ربانی از مبارزات و کارنامههای آن شهید بزرگ تجلیل میکند، از فداکاری و جان بازیهای شهیدان راه آزادی به ویژه قهرمان ملی کشور، شهید احمدشاه مسعود، شهید وحدت ملی، استاد عبدالعلی مزاری شهید، شهید حاجی عبدالقدیر، شهید احمدخان سمنگانی، شهید جنرال محمد داوؤد داوؤد، شهید سید مصطفی کاظمی، شهید خان محمد مجاهد، شهید جنرال عبدالرازق، شهید پیرم قل ضیایی، شهید مولانای سیدخیلی، شهدای رویداهای اخیر پنجشیر، بغلان، تخار و سایر نقاط کشور، شهدای نیروهای دفاعی و امنیتی و سایر شهیدان راه آزادی و استقلال کشور قدر دانی میکند، روان همهی شان را شاد و نام شان را جاودان میخواهد.
شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان در حالیکه از مقاومت برحق مجاهدین مقاومت ملی در جای جای کشور حمایت میکند، یاد و خاطرات شهید صلح و سایر شهدای راه آزادی و عدالت را گرامی داشته، بر تداوم راه و آرمان شهیدان خود را مکلف و متعهد میشمارد.
به تأسی از دیدگاه حکیمانهی استاد شهید باور داریم، در برابر تروریزم حاکم مبارزه صورت گیرد و افغانستان از وضعیت کنونی بیرون شود و زمینه برای حاکمیت مشروع مردم سالار از طریق گفتگو و شکل دهی دولتی مؤقت با حضور همهی طرفها، فراهم گردد.
تجربه نشان داده است که تمامیت خواهی و توتالیتاریسم ره به جایی نمی برد و بیشتر از پیش به چاق شدن تنشها، تداوم جنگ و گسترش فقر و بیکاری و آسیبهایی فراوان دیگر می انجامد که پیامدهای ناگوار آن نهتنها افغانستان که کشورهای منطقه و جهان را نیز متأثرمیسازد.
روان شهید صلح و آن پیشوای خردمند و حکیم با تدبیر شاد و راهش جاودان باد!